مبنای سهام شرکت S - راهنمای عملی برای بنیانگذاران (با مثالهای Beancount.io)
اگر یک شرکت S را اداره میکنید، مبنای سهامدار عدد خاموشی است که تعیین میکند آیا زیانهای شما قابل کسر هستند و آیا توزیعها معاف از مالیات هستند یا خیر. این عدد هر سال تغییر میکند و مسئولیت پیگیری آن بر عهده شما (به عنوان سهامدار) است. در اینجا نسخه ساده آن به همراه نحوه مدلسازی مبنا به طور واضح در Beancount.io آورده شده است.
مفهوم "مبنا" (به طور خلاصه)
مبنای سهام خود را به عنوان کارت امتیاز سرمایهگذاری شخصی خود در شرکت S در نظر بگیرید. این عدد با سهم اولیه شما - آنچه برای سهام خود پرداخت کردهاید یا ارزش دارایی که در شرکت قرار دادهاید - شروع میشود. از آنجا، این یک رقم پویا است.
مبنای شما زمانی افزایش مییابد که شرکت سود کسب کند (سهم شما از درآمد آن، حتی درآمد معاف از مالیات) یا زمانی که سرمایه بیشتری وارد میکنید. زمانی کاهش مییابد که توزیعهای معاف از مالیات دریافت میکنید یا زمانی که شرکت زیان، کسورات یا هزینههای غیرقابل کسر دارد.
نکته مهم این است که مبنای سهام شما هرگز نمیتواند به زیر صفر برسد. اگر زیانهای شرکت بیشتر از مبنای شما باشد، زیانهای اضافی معلق میشوند. شما نمیتوانید اکنون آنها را کسر کنید، اما میتوانید آنها را به سال آینده که مبنای کافی دارید، منتقل کنید. شما از فرم 7203 که به همراه فرم 1040 شخصی شما ثبت میشود، برای گزارش محاسبه مبنای خود و پیگیری هرگونه زیان معلق استفاده خواهید کرد.
اگر به طور مستقیم به شرکت S خود وام دادهاید، ممکن اس ت مبنای بدهی داشته باشید که پس از از بین رفتن مبنای سهام شما، لایه دومی برای جذب زیانها فراهم میکند.
مبنای شرکت S در مقابل شرکت C (خلاصه)
مفهوم مبنا بین شرکتهای S و C کاملاً متفاوت است.
- مبنای شرکت S سیال است و باید سالانه تنظیم شود. به دلیل ماهیت انتقالی آن، مستقیماً عملکرد شرکت را منعکس میکند. سود و زیان به شما منتقل میشود و مستقیماً بر مبنای شما تأثیر میگذارد.
- مبنای سهام شرکت C عموماً ثابت است. این به سادگی همان چیزی است که برای سهام پرداخت کردهاید. فقط به دلیل اقدامات خاص شرکتی مانند تقسیم سهام یا بازگشت رسمی سرمایه تغییر میکند، نه به دلیل سودآوری یا زیاندهی شرکت در یک سال.