چه زمانی کسب و کار شما واقعاً سودآور خواهد شد؟ یک جدول زمانی واقعبینانه برای کارآفرینان جدید
هر کارآفرینی هنگام شروع کار یک سوال مشابه میپرسد: "چه زمانی کسب و کار من بالاخره پول در میآورد؟" این یک نگرانی معتبر است - به هر حال، شما زمان، انرژی و سرمایه خود را در سرمایهگذاری خود صرف میکنید و باید بدانید چه زمانی بازدهی خواهید دید.
پاسخ ساده؟ بیشتر کسب و کارهای کوچک بین 2 تا 3 سال طول میکشد تا سودآور شوند.
اما اگر به دنبال چیزی دقیقتر هستید (و بیایید صادق باشیم، مفیدتر)، واقعیت بسیار پیچیدهتر است. مسیر شما به سمت سودآوری بستگی به صنعت، مدل کسب و کار، سرمایهگذاری اولیه و میزان کارآمدی شما در مدیریت منابعتان دارد.
بیایید بررسی کنیم که چه چیزی واقعاً تعیین میکند چه زمانی کسب و کار شما شروع به کسب درآمد میکند - و مهمتر از آن، چه کاری میتوانید برای تسریع این روند انجام دهید.
چرا برخی ا ز کسب و کارها سریعتر از دیگران سود میکنند
همه کسب و کارها از نظر جدول زمانی سودآوری برابر نیستند. این تفاوت اغلب به یک عامل حیاتی برمیگردد: هزینههای سربار.
کسب و کارهای با سربار کم مانند مشاوره، مربیگری، نویسندگی مستقل یا توسعه وب میتوانند در عرض چند ماه سودآور شوند. چرا؟ زیرا این کسب و کارها معمولاً به این موارد نیاز دارند:
- حداقل تجهیزات یا موجودی
- بدون فروشگاه فیزیکی یا انبار
- تعداد کمی (در صورت وجود) کارمند در ابتدا
- هزینههای عملیاتی ماهانه کم
یک مشاور مستقل که از خانه کار میکند، ممکن است فقط به یک لپتاپ، اینترنت مطمئن و برخی اشتراکهای نرمافزاری اولیه نیاز داشته باشد. هنگامی که آنها اولین مشتریان خود را جذب کنند، اساساً سودآور هستند.
کسب و کارهای با سربار بالا مانند رستورانها، شرکتهای تولیدی، فروشگاههای خردهفروشی یا استارتآپهای فناوری با یک دوره طولانیتری روبرو هستند. این کسب و کارها به این موارد نیاز دارند:
- سرمایهگذاری سرمایه اولیه قابل توجه
- مکانهای فیزیکی با اجاره و خدمات رفاهی
- موجودی یا مواد اولیه
- چندین کارمند
- تجهیزات و ماشینآلات
- بودجههای بازاریابی برای دستیابی به مشتریان در بازارهای رقابتی
یک صاحب رستوران ممکن است قبل از روز افتتاحیه 250,000 تا 500,000 دلار خرج کند، سپس برای جبران این هزینهها، ماهها یا سالها فروش مداوم مورد نیاز است، در حالی که هزینههای جاری مانند حقوق و دستمزد، هزینههای غذا و اجاره را پوشش میدهد.
درک نقطه سر به سر خود
قبل از اینکه بتوانید در مورد سودآوری صحبت کنید، باید درک کنید که چه زمانی به نقطه سر به سر خواهید رسید - نقطهای که درآمد شما دقیقاً هزینههای شما را پوشش میدهد.
در اینجا یک فرمول ساده برای محاسبه نقطه سر به سر شما وجود دارد:
نقطه سر به سر = هزینههای ثابت ÷ (قیمت هر واحد - هزینه متغیر هر واحد)
بیایید یک مثال واقعی را بررسی کنیم. تصور کنید که یک کسب و کار بوتیک شمع راهاندازی میکنید:
- هزینههای ثابت: 3,000 دلار در ماه (اجاره یک استودیوی کوچک، بیمه، حقوق شما)
- هزینه متغیر هر شمع: 8 دلار (موم، فتیله، شیشه، برچسب)
- قیمت فروش هر شمع: 28 دلار
محاسبه نقطه سر به سر شما: 3,000 دلار ÷ (28 دلار - 8 دلار) = 150 شمع در ماه
شما باید هر ماه 150 شمع بفروشید تا به نقطه سر به سر برسید. هر شمعی که فراتر از آن فروخته شود، سود خالص است.
این محاسبه به ستاره شمالی شما تبدیل میشود. این به شما میگوید دقیقاً به چه حجم فروشی نیاز دارید تا کسب و کار شما شروع به تولید درآمد واقعی کند.
پنج استراتژی برای دستیابی سریعتر به سودآوری
انتظار برای سالها برای دیدن سود ایدهآل نیست، به خصوص وقتی که قبضها همچنان میرسند. در اینجا پنج استراتژی اثبات شده برای تسریع مسیر شما به سمت سودآوری آورده شده است:
1. بیرحمانه هزینههای غیرضروری را کاهش دهید
سریعترین راه برای سودآوری همیشه افزایش درآمد نیست - گاهی اوقات کاهش هزینهها است. هر هزینه تجاری را بررسی کنید و بپرسید: "آیا این در حال حاضر ضروری است؟"
این اقدامات کاهش هزینه را در نظر بگیرید:
- دورکاری کنید: با کار کردن از خانه یا استفاده از فضاهای کار اشتراکی فقط در صورت نیاز، اجاره دفتر را حذف کنید.
- دست دوم بخرید: تجهیزات بازسازی شده، مبلمان استفاده شده یا وسایل نقلیه دارای گواهی پیشمالک را خریداری کنید.
- در همه چیز مذاکره کنید: از اشتراکهای نرمافزاری گرفته تا قراردادهای تامینکننده، اکثر قیمتها قابل مذاکره هستند.
- لاغر شروع کنید: در برابر وسوسه استخدام خیلی سریع مقاومت کنید. قبل از تعهد به حقوق و مزایای کامل، از پیمانکاران یا کمکهای پارهوقت استفاده کنید.
یکی از کارآفرینانی که میشناسم، با برونسپاری وظایف خاص به فریلنسرها، استخدام را به مدت شش ماه به تعویق انداخت. این کار در حالی که کسب و کارش جای پای خود را پیدا میکرد، 60,000 دلار در حقوق و مزایا صرفهجویی کرد.
2. بر سه اهرم رشد درآمد مسلط شوید
از طرف دیگر، میتوانید با رشد سریعتر درآمد نسبت به هزینهها، به سودآوری برسید. سه روش اصلی برای افزایش درآمد شما وجود دارد:
افزایش حجم فروش: بر جذب و حفظ مشتری تمرکز کنید. یک موتور بازاریابی مداوم از طریق بازاریابی محتوا، رسانههای اجتماعی، مشارکتها یا تبلیغات پولی ایجاد کنید. برای مشتریان فعلی، برنامههای وفاداری یا مدلهای اشتراک ایجاد کنید که خرید مکرر را تشویق میکنند.
قیمتهای خود را افزایش دهید: این اغلب کم استفادهترین استراتژی است. افزایش 10 درصدی قیمت اغلب تأثیر بیشتری بر سودآوری نسبت به کاهش 10 درصدی هزینهها دارد. اگر ارزش واقعی ارائه میدهید، بسیاری از مشتریان بیشتر پرداخت خواهند کرد - به خصوص اگر بتوانید مزایای آن را به وضوح بیان کنید. ارائه دهندگان خدمات باید به طور منظم با کسب تجربه و تخصص، نرخهای خود را ارزیابی کنند.
بهبود ارزش طول عمر مشتری: حفظ مشتریان فعلی ارزانتر از یافتن مشتریان جدید است. بر ارائه تجربیات استثنایی، درخواست بازخورد و بهبود مستمر محصول یا خدمات خود تمرکز کنید. هرچه مشتریان مدت بیشتری با شما بمانند، کسب و کار شما سودآورتر میشود.
3. اعداد خود را به طور منظم پیگیری کنید
شما نمیتوانید چیزی را که اندازهگیری نمیکنید بهبود بخشید. بسیاری از صاحبان کسب و کار به جای دادهها بر اساس احساسات خود عمل میکنند که دستورالعملی برای سودآوری طولانی مدت است.
این عادات ضروری ردیابی را پیادهسازی کنید:
- بررسی هفتگی درآمد: دقیقاً بدانید چه مقدار پول وارد میشود
- حسابرسی ماهانه هزینهها: الگوهای خرج کردن را شناسایی کرده و اتلاف را حذف کنید
- تجزیه و تحلیل حاشیه سود: درک کنید که کدام محصولات یا خدمات در واقع سودآور هستند
- پیشبینی جریان نقدی: خشکسالیها را قبل از اینکه به بحران تبدیل شوند، پیشبینی کنید
یک صفحه گسترده ساده تنظیم کنید یا از نرمافزار حسابداری برای نظارت بر معیارهای کلیدی خود استفاده کنید. هر هفته 30 دقیقه را صرف برر سی اعداد خود کنید. این عادت به تنهایی میتواند ماهها از جدول زمانی شما به سمت سودآوری کم کند.
4. آنچه را که شما را خسته میکند، محول کنید
به عنوان یک بنیانگذار، زمان شما ارزشمندترین دارایی شما است. هر ساعتی که صرف انجام وظایف خارج از صلاحیت اصلی خود میکنید، ساعتی است که صرف رشد کسب و کار خود نمیکنید.
نرخ ساعتی موثر خود را محاسبه کنید (درآمد سالانه مورد نظر خود را بر 2000 ساعت کاری تقسیم کنید). اگر یک کار را بتوان با قیمتی کمتر از نرخ ساعتی شما برونسپاری کرد، باید به طور جدی به استخدام کمک فکر کنید.
وظایف رایج که ارزش برونسپاری دارند:
- دفترداری و حسابداری
- نگهداری وب سایت
- مدیریت رسانههای اجتماعی
- خدمات مشتری
- کار اداری
- تولید محتوا
بله، برونسپاری هزینههایی را در ابتدا دارد. اما اگر به شما این امکان را میدهد که مشتریان جدید جذب کنید، محصولات بهتری توسعه دهید یا استراتژیهای سودآور را پیادهسازی کنید، به سرعت هزینه خود را جبران میکند.
5. انعطافپذیر بمانید و برای تغییر آماده باشید
برخی از موفقترین کسب و کارهای امروزی به عنوان چیزی کاملاً متفاوت شروع به کار کردند. توییتر به عنوان یک پلتفرم پادکستینگ آغاز شد. یوتیوب در ابتدا یک سایت دوستیابی ویدیویی بود. اینستاگرام به عنوان یک برنامه ثبت موقعیت مکانی شروع به کار کرد.
اگر رویکرد فعلی شما پس از 6 تا 12 ماه تلاش واقعی کار نمیکند، از تغییر نترسید. به دنبال فرصتهایی برای:
- هدف قرار دادن بخش مشتری متفاوت
- تنظیم محصول یا خدمات خود
- تغییر مدل قیمتگذاری خود
- کاوش در بازارهای مجاور
نکته کلیدی این است که مراقب باشید. به موفقیتهای غیرمنتظره، درخواستهای مشتریان برای ویژگیهایی که ارائه نمیدهید یا مشکلات مجاوری که میتوانید حل کنید، توجه کنید. گاهی اوقات سودآوری در دیدرس است - شما فقط باید برای دیدن آن باز باشید.